ميريم ساندويچي فلافل بخوريم

۷۵ بازديد

قبل از ما 8 نفر تو صف هستند و مغز ما شروع ميكنه به حساب كتاب : هشت نفر تو صفن و هر ساندويچ را 3 دقيقه اي ميده و ميشه ساعتي 20 تا و هر فلافل را 3 هزار تومان ميده در حاليكه واسه خودش حداكثر 600 تومان در اومده تعطيلي هم 4 روز در ماه ؛ به عبارتي ميكنه ماهي X تومان درآمدشه ، اي پفيوز ! اون وقت من با ليسانسم نصف اين رقم درآمد دارم ! اي لعنت به اين اقتصاد.اين بود اعتدالي كه قولشو داده بوديد؟!!بعد فلافله ميشه زهرمارمون
رفتيم 20 تومان داديم واسه يه تئاتر روحوضي كه با زن و بچه مون بخنديم دو ساعت؛  تا ميشينيم  خودبخود بعد يه ربع تعداد صندلي ها را ميشمريم و ميگيم هر نفر فلان قدر داده و يارو شبي اينقدر ميزنه به جيب...اي پفيوز! من كارمندبانك با اين همه مسوليت بايد اينقدر دربيارم و اين يارو سياه بازه جلف خالتور بايد فلان قدر بيشتر در بياره...؟بعدش سياه بازيه زهرمارمون ميشه
تو سينما، سوپر ماركت، اتوبوس، كلاس دانشكده ، و تقريبا همه جا داريم حساب كتابهاي احمقانه ميكنيم كه لذتمون را زهرمارمون كنه و يادمون ميره حيف عمر ، بزرگترين ثروت كه صرف رياضيات احمقان بشود
تمرين كنيم از اين به بعد وقتي رفتيم تو يك فلافل فروشي به  لذت زيادي كه فلافل بهمون ميده فكر كنيم نه درآمد طرف و مقايسه هاي مخرب. همين مقايسه كردنه كه زندگي رو به خيلي هامون زهر كرده. اگر يه نفر داره زحمت ميكشه پولي درمياره نوش جونش. خدا بيشتر بهش بده

چرا پول چرك كف دست نيست؟!

۸۰ بازديد

براي درك مفاهيمي مانند "ارزش" و"مراقبت"  در كودكان سه‌ساله مي‌توان از ابزار خوبي هم‌چون "پول" استفاده كرد.يك روز در هفته را براي "پول توجيبي" انتخاب كنيد. مبلغ خيلي بالايي نباشد مثلا پنج هزار تومان، هربار از اسكناس و سكه‌هاي مختلف استفاده كنيد.
پول توجيبي را به سه بخش تقسيم كنيد:
۱.خرج كردني‌ها، در كيف پول۲. پس‌انداز كردني‌ها، در قلك۳. خيريه، كه مي‌تواند در صندوق‌هاي كمك خانوادگي بگذارد.
_از قلك شفاف كه محتويات آن قابل ديدن است براي پس انداز كودك استفاده كنيد.
_به كودكان بياموزيد به گداها كمك مالي نكنند و بدانند نوازندگان خياباني هنرمندند و گدا نيستند.
به كودك اجازه دهيد خريدهاي شخصي‌اش را با پول‌هاي كيف‌ پولش انجام دهد تا كم‌شدن سرمايه، هدر رفتن، اسراف و پشيماني يا لذت خريد و هديه‌دادن را تجربه كند، اين تجارب نياز به تقويت آزادي و اراده شخصي كودك دارد. 
حالا بايد به او بياموزيد منابعي ارزشمند، سرمايه هاي ما را مي سازند. مي توان بر آنها افزود يا ازآنها كاست. به جز اسكناس و سكه چيزهاي ديگري هم هستند كه سرمايه هاي ما هستند مانند داشتن خانه يا داشتن جواهر يا داشتن اسباب بازي حتي.
مفهوم مهم بعدي «كار و شغل» به عنوان مولد سرمايه است. فعاليت هايي كارافريني كه مي تواند خريد و فروش يا ارائه خدمات باشد. به كودك نقش هايي بدهيد كه در ازاي انجام آنها دستمزد دريافت كنند. اگر پاركينگ را مرتب و جارو كرد دستمزدي توافقي به او بدهيد. اگر با وجود هشدارهاي قبلي شيشه اي شكست و اسيبي به اموال منزل زد دادن خسارت از پول توجيبي يا پس انداز را طلب كنيد و يا گزينه ارائه كار و خدمات  براي جبران آسيبي و هزينه اي كه وارد كرده در چارچوب تربيت مالي خود لحاظ كنيد.
نمايشگاهي از آثار توليدي كودكان در خانه و پاركينگ و مهد بگذاريد تا توليدات خود را در معرض فروش بگذارند. 
جشنواره امانت يا معاوضه كالا راه بيندازيد تا اسباب بازي و كتاب هاي خود را تعويض كنند. 
مفهوم ريسك و حتي شانس را با بازي هايي مثل شيريا خط با سكه و انتخاب تصادفي اقلام تمرين كنيد. كودكان را با مهارت هاي خريد آشنا كنيد اينكه تبليغ كالا يك امر مهم است و نبايد فريفته تبليغات شد و مغالطه بزرگ نمايي را براي براي آنها توضيح دهيد. نشان بدهيد كه فروشنده نيم كيلو را در اتيكت قيمت ميوه ريز اما نرخ ميوه را درشت مي زند تا خريدار فريب بخورد.
داستان توليد كالاها از مزرعه و كارخانه تا بازار و منزل را با كمك ويدئوهاي مناسب اينترنت براي كودكان شرح دهيد.
 هوش مالي كودكان با تربيت مالي آنها توسعه مي يابد پس سواد مالي را با مباحث اخلاقي گره نزنيد و تبري جويي از مباحث مالي را يك فضيلت اخلاقي جا نزنيد.
 در مقابل كودك از كثيف بودن اسكناس و يا مثل هايي مثل پول چرك كف دست است و افراد براي پول زياد داشتن بايد دزدي كنند عنوان نكنيد.حقيقتا پول چرك كف دست نيست